هنگامی که واژه «هوش» به گوش ما میخورد معمولاً مفهوم ضریبهوشی (IQ) به ذهنمان میآید. هوش معمولاً به عنوان توانائیهای بالقوه عقلانی تعریف میشود. چیزی که ما با آن زاده میشویم، چیزی که قابل اندازهگیری است و ظرفیتی که تغییر دادن آن دشوار است. امّا در سالهای اخیر دیدگاههای دیگری نسبت به هوش پدید آمدهاست. یکی از این دیدگاهها، نظریه هوش چندگانهاست که توسط هاوارد گاردنر، روانشناس دانشگاه هاروارد، ارائه گشتهاست. بر طبق این نظریه، دیدگاههای روانسنجی سنتی نسبت به هوش، بسیار محدود و ضعیف است. گاردنر نظریهاش را نخستین بار در کتاب «قابهای ذهنی: نظریه هوش چندگانه»، در سال ۱۹۸۳ ارائه کرد. به عقیده او همه انسانها دارای انواع مختلفی از هوش هستند. او در کتاب خود، هشت نوع مختلف هوش را معرفی نموده و احتمال دادهاست که نوع نهمی نیز به عنوان «هوش هستیگرا» وجود داشته باشد. طبق نظریه گاردنر، برای به دست آوردن تمام قابلیتها و استعدادهای یک فرد، نباید تنها به بررسی ضریب هوشی پرداخت بلکه انواع هوشهای دیگر او مثل هوش موسیقیایی، هوش درون فردی، هوش تصویری-فضایی و هوش کلامی- زبانی نیز باید در نظر گرفته شود. نظریه هوش چندگانه محبوبیت زیادی در بین مربیان و آموزشگران پیدا کردهاست و بسیاری از معلمان از این نظریه در انتخاب شیوه تدریس خود استفاده میکنند. در این مقاله با چهار نوع ازهوش های مختلفی که گاردنر تعریف کردهاست و در راستای فرایند یاددهی – یادگیری درس ادبیات فارسی قرار می گیرد ، به منظور بهرخ گیری در تدریس درس فارسی بیشتر آشنا میشویم.
هوش کلامی – زبانی:
کسانی که هوش کلامی- زبانی بالایی دارند به خوبی میتوانند از کلمات، به هنگام نوشتن و حرف زدن، استفاده کنند. این افراد غالباً در نوشتن داستان، به خاطر سپردن اطلاعات و خواندن مهارت دارند. این هوش به کار گیری ماهرانه ی ساختار زبان ، آواشناسی ، معنا شناختی و جنبه های عملی زبان را شامل می شود.
ویژگیهای هوش کلامی- زبانی :
· به کارگیری درست لغات به صورت شفاهی یا نوشتاری
· مهارت در به یادآوردن اطلاعات نوشته یا گفته شده
· لذت بردن از خواندن و نوشتن
· مهارت در مباحثه یا صحبتهای متقاعد کننده
· توانائی در توضیح دادن مسائل
· استفاده از شوخطبعی به هنگام بیان داستانها
هوش حرکتی – جسمانی:
کسانی که هوش حرکتی - جسمانی بالایی دارند در حرکتهای بدنی، انجام عملیات و کنترل فیزیکی قوی هستند. هوش حرکتی – جسمانی یعنی به کار گیری کل بدن برای بیان افکار و احساسات . این هوش مهارت های فیزیکی خاص از قبیل تعادل ، هماهنگی، چالاکی ، انعطاف پذیری سرعت و هم چنین قابلیت های لمسی را شامل می شود.
ویژگیهای هوش حرکتی جسمانی :
· مهارت در ورزش
· لذت بردن از ساختن چیزها با دست
· هماهنگی فیزیکی عالی
· به خاطر سپردن چیزها از طریق انجام دادن آنها، به جای گوش کردن یا دیدن
· مهارت در اجرای نمایش
هوش میان فردی :
کسانی که هوش میان فردی بالایی دارند در تعامل با دیگران و درک آنها قوی هستند. این افراد در سنجش هیجانات، انگیزهها، تمایلات و منظور کسانی که دور و برشان هستند مهارت دارند. هوش میان فردی مستلزم شناسایی حالات چهره ، صدا ها و توانایی تشخیص انواع نشانه های بین فردی است.
ویژگیهای هوش میان فردی:
· مهارت در برقراری ارتباط کلامی
· مهارت در ارتباط غیرکلامی
· نگاه کردن به موقعیتها از زوایای مختلف
· ایجاد روابط مثبت با دیگران
· مهارت در فرو نشاندن اختلافات در داخل گروهها
هوش درون فردی :
کسانی که هوش درون فردی بالایی دارند، آگاهی خوبی از وضعیت هیجانی، احساسات و انگیزههای خود دارند. این افراد از خودآزمایی، تخیل روزانه، کند و کاو کردن روابط خود با دیگران و برآورد توانائیهای فردی خود لذت میبرند واز مقاصد ، ادراک ، حالات درونی و تمایلات خود به خوبی آگاهند.
ویژگیهای هوش درون فردی :
· مهارت در تحلیل نقاط قوت و ضعف خود
· لذت بردن از تجزیه و تحلیل نظریهها وایدهها
· خودآگاهی زیاد
· داشتن درک روشن از ریشه انگیزهها و احساسات خود
فعالیت های مرتبط با هوش های چندگانه در حوزه زبان فارسی:
هوش زبانی :
1- فعالیت های نوشتاری
2- بازی با کلمات
3- داستان سرایی
4- خواندن فردی
5- خواندن در کلاس
هوش حرکتی – جسمانی :
1- حرکات خلاق
2- نمایش های کلاسی
3- نمایش های بدون کلام
4- بازی های گروهی
5- استفاده از زبان اندام ، اشارات و حرکات دست برای صحبت کردن
هوش میان فردی :
1- تشکیل گروه های همیار
2- ارتباطات میان فردی
3- در میان گذاشتن مسایل با هم کلاسی ها
هوش درون فردی :
1- مطالعات فردی
2- آموزش های فردی
3- یادگیری های برنامه ای خود آموز
همسویی درس فارسی با هوش های چند گانه :
توانایی به کارگیری درست لغات به صورت شفاهی در قالب داستان گویی و ... یا به صورت نوشتاری و به کارگیری ماهرانه ساختار زبان ، آواشناسی ( صداهای زبان) ، معناشناسی و جنبه های عملی زبان (کاربردهای عملی زبان) شامل : معانی و بیان ( به کارگیری زبان برای متقاعد کردن دیگران ) ، من یادیاری ( استفاده از زبان برای به خاطر آوردن اطلاعات ) ، توضیحات ( به کارگیری زبان برای آگاهی بخشیدن) و فرازبان ( به کارگیری زبان برای صحبت کردن از خود زبان) ، بیان استدلالات، طبقه بندی مطالب، توانایی تجسم و باز نمایی افکار مکانی – بصری ف انعطاف پذیری و قابلیت های لمسی و سازگاری در فعالیت های گروهی ، تشخیص رنگ مایه ی موزون شعر و . . . از موارد و قابلیت هایی هستند که جلوه گری آنان در دانش، نگرش و مهارت دانش آموزان پایه ششم ، پس از یک تدریس هدفمند و پویا انتظار می رود. تحقق این مهم با بکارگیری هوش های چندگانه به نحو مطلوب و درجایگاه تعریف شده توسط معلم میسرو مقدور خواهد بود.
تجربه فعال کننده :
تجربه فعال کننده نخستین بار توسط دیوید سلدمن (1980) به کار گرفته شد و توسط دکتر گاردنر و همکارانش توسعه یافت . این مفهوم نقطه عطف رشد استعدادها و توانایی افراد به شمار می آید .چنین وقایعی اغلب در اوایل کودکی و گاهی نیز در جریان زندگی به وقوع می پیوندد .
تجربیات فاعل کننده را می توان به جرقه ای تشبیه کرد که موجب روشن شدن پیشرفت هوش افراد به سوی رشد و بلوغ می شود. با این وصف می توان گفت که فعالیت های طراحی شده در کتاب فارسی پایه ششم مانند : خود ارزیابی ها ، فعالیت های کارگاه درس پژوهی و . . . همسویی درس فارسی با کاربرد هوش های چندگانه را نمایان می سازد.